سفارش تبلیغ
صبا ویژن

♥ (¯`•.¸مهتاب عشق ¸.•´¯) ♥






 خواهش میکنم حتما این داستان را تا آخر بخونین وگرنه از دستتون میره     

یکی بود یکی نبود .
غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود
.

یه روز مادر شنل قرمزی رو به دخترش کرد و گفت
:

عزیزم چند روزه مادر بزرگت مبایلش و جواب نمیده .

 هرچی SMS هم براش میزنم

باز جواب نمیده . online هم نشده چند روزه . نگرانشم
.

چندتا پیتزا بخر با یه اکانت ماهانه براش ببر . ببین حالش چطوره
.

شنل قرمزی گفت : مامی امروز نمیتونم
.

قراره با پسر شجاع و دوست دخترش خانوم کوچولو و خرس


مهربون بریم دیزین اسکی
.

مادرش گفت : یا با زبون خوش میری . یا میدمت دست داداشت


گوریل انگوری لهت کنه
.                                             


ادامه مطلب...


نوشته شده در تاریخ شنبه 88/12/29 توسط محسن
درباره وبلاگ

محسن
ــ وقتی قلبت شکست، خورده هاشو یه گوشه نگه دار، درسته که هیچ وقت مثل اولش نمی شه اما شاید بتونی تکه های گم شده ی یه قلب دیگه باشی . . .
mgho_72@yahoo.com
bahar 20

چت روم

چت روم

کد آهنگ